از دنیای شخصی ام

۱۲دی

از بیست سالگی ات متنفرم!

جمعه, ۱۲ دی ۱۳۹۹، ۰۵:۴۰ ب.ظ

توی گروهِ تلگرامیِ هم کلاسی هایِ دانشگاهش؛ هر چه عکس دسته جمعی داشتند؛ فرستاده بودند. عکس های دوران لیسانسش هم بود. لعنت به خودم که از او پرسیدم از کدامیک ازین دخترها خوشت می آمد؟ عکسش را نشان داد و شروع کرد به حرف زدن "که تجربه عجیبی بود! تا دو سال برایم هیچ فرقی با بقیه نداشت اما از یک زمانی به بعد برایم فرق کرد. تا دو هفته خوشحال بودم که اصلا چنین فردی توی دنیا هست و از دیدنش سرحال می شدم اما بعد احساسم تغییر پیدا کرد و به زجر تبدیل شد. یکسال تمام عذاب کشیدم. " گفت ویژگی های منفی اش را هم می دیدم اما همچنان دوستش داشتم!!

 

از حسادت ،کم مانده بود که زیرِ گریه بزنم! در واقع اشک هم در چشمم جوشید اما سریع خودم را جمع کردم... در لحظه دلم می خواست بگذارم بروم و ببینم برای نداشتنِ من هم عذاب می کشد؟؟ 

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی