از دنیای شخصی ام

۱۸بهمن

خواهرم

شنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۹، ۱۰:۰۲ ق.ظ

 ادبیات خوانده است... مثل برگ گل حساس است... با چنان لذتی شعر می خواند که نمونه اش را ندیده ام.... با صدای همایون مست می شود... با دیدن موهای دخترم، ذوق می کند و سرشوق می آید.... یک زمانی شعر هم می گفت...گفت من باید با نزار قبانی ازدواج می کردم؛ شاید هم با همایون شجریان و قاه قاه خندید...می دانستم که حقایقی پشت این حرفش هست....  راست می گوید... " در چشمانش خلاصه اندوه انسانهاست"*...

 

 

چشمانت

آخرین چیزی‌ست

که از میراثِ عشق،

باقی می‌ماند!

 

نزارقبانی*

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی