۰۱تیر
تلخی
سه شنبه, ۱ تیر ۱۴۰۰، ۰۴:۳۰ ب.ظ
می گفت بعضی وقتا تو زندگی مجبور میشی درِ کونِ خر رو ماچ کنی!!
نتیجه گزینش مشخص شد. قبول شدم. یاد جلسه گزینش افتاده ام... رو به روی زنی نشسته بودم و جواب سوالهایش را می دادم..قنوتم را برایش خواندم؛ تشهدم را... برایش نحوه غسل کردنم را توضیح دادم و الخ... و برای اینکه در نظر او تاثیر مثبت بگذارم؛ ریاکارانه چادر سرم کردم و برخی عقایدم را پنهان کردم... قرار بود با این جلسه بفهمد آدم خوبی هستم! هه...
بله! من از پل گذشتم اما تو به کسی نگو که برای رد شدن خرم از پل، درِ ماتحتش را ماچ کرده ام!!!