از دنیای شخصی ام

۰۸تیر

ستاره دنباله دار

سه شنبه, ۸ تیر ۱۴۰۰، ۰۷:۳۹ ب.ظ

توی یکی از نرم افزار های بورسی؛ follower اش بودم. کاربلد و بی ادعا بود. کم کم یک کانال تلگرامی درست کرد و فیلم های آموزشی که خودش ضبط کرده بود ؛ آنجا می گذاشت. یک گروه پشتیبانی هم درست کرده بود که  برخی تحلیل ها، آموزش ها و فیلترهای خوب که در سایت ها؛ فروشی بود را به رایگان به اشتراک می گذاشت و اگر کسی سوالی داشت همانجا پاسخگو بود. ازین زحمتِ بی مُزد و منت ش ، سراپا قدردانی بودم. و از اطلاعات و نظراتش واقعا استفاده کردم. دلم میخواست عکس فردی با چنین ویژگی را ببینم اما پروفایلش عکس نداشت یا اگر داشت فقط کانتکتش می توانستند ببینند.می خواستم ببینم این مهربانی از چهره اش پیدا هست؟.....  خیلی دلم می خواست در عوض لطف هایش؛ کاری از دستم بربیاید و جبران کنم اما ظاهرا درین موقعیت ما فقط گیرنده بودیم و او هم هیچ وقت در گروه درخواستی یا کمکی نخواست. تنها کاری که از دستم بر می آمد این بود که اگر  از فایل یا فیلتری که به اشتراک گذاشته بود؛ استفاده می کردم قدردانی و خوشحالی خودم را در گروه ابراز کنم و هی از این استیکرهای سپاس/ آرزوی صحت و سلامتی و... ارسال کنم. اما بقیه اعضای گروه به جز یکی دو نفر دیگر که فقط یکبار فیدبک داده بودند؛  فقط نظاره گر بودند و همین باعث می شد گاهی خودسانسوری کنم و واکنشی نشان ندهم. بعد از تقریبا ده روز، صبح بیدار شدیم و دیدیم گروه و کانال بی اطلاع قبلی پاک شده... علتش هر چه بود ما هیچ نمی دانستیم....

چه آدم عجیبی... مثل یک ستاره دنباله دار توی شب ظاهر شد فضا را روشن کرد و بعد محو شد... با این تفاوت که او رفته اما فضا هنوز روشن است... 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی