۱۶ارديبهشت
از تجربه های جدید ۲
شنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۱:۴۶ ب.ظ
یکی از دانش آموزانم برایم نامه نوشته .... توی نامه کلی مقدمه چیده که مشکلش را نمی تواند با هیچ کس مطرح کند و بعد از آن اشاره کرده که برادرش به او تمایل جنسی دارد... یکبار او را روی پایش نشانده که مثلا با هم فیلم ببینند... یک شب هم وقتی خواب بوده لبهایش را بوسیده و خواسته ادمه بدهد که اجازه نداده و پسش زده است... امیدوارم داستان فراتر از چیزی که برایم نوشته، نرفته باشد....
آخر وقت نامه را دستم داد...
فردا باید از خودش بشنوم...
تجربه مشابه نداشته ام... هی دارم با خودم، کار درست را مرور می کنم.... صحبت کند.... برون ریزی هیجانی داشته باشد.... حمایت شود.... با مادر خانواده صحبت شود.... باید کلی حرف هایم را مزه کنم تا هم حق مطلب را ادا کرده باشم و هم مادر بیچاره را آرام کنم که انفجاری واکنش نشان ندهد....
خدایا کمکم کن...