درک نکردن!
فکرم را عجیب در گیر کرده است!
نمی خواهم به حواشی خبر و " واعظان کاین جلوه در در محراب و منبر می کنند /چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند " و بی آبرویی فرد و بلایی که بر سر خود و خانواده ی طرف ازین افشاگری آمده، حرفی بزنم! که تکرار مکررات است.
فیلمش را دیدم... با اینکه در دنیای ایده آلم همیشه با خودم فکر کرده ام که کی جامعه به جایی می رسد که انقدر به این اخبار رسوایی های جنسی(از نوع شخصی، من راضی و تو راضی) بی تفاوت می شود که دیگر برای خراب کردن کسی ازین اقدامها انجام نشود؛ اما خودم به عنوان عضوی از همین جامعه، هنوز به این بی تفاوتی نرسیده ام و در عمل هر چند سعی می کنم چنین محتواهایی را بازنشر نکنم اما با کنجکاوی تماشا می کنم!!
بعد از تمام شدن فیلم، اولین جمله ای که بی اختیار گفتم این بود "چرا انقدر بی روح؟"
و واکنش "ر" به حرفم خنده از سر تعجب بود که وسط این همه وانفسا و حواشی، این آخرین چیزی بود که به ذهن می رسید!!
تعجبم ازین بود که در آن رابطه ۵۹ ثانیه ای!!! نه اثری از احساس عشق بود و نه حتی اثری از هیجان جنسی!! یک رابطه مکانیکیِ محافظت نشده!! با یک کارگر جنسی مرد می نمود!! و یکی از سوال های بی جواب ذهنم چرایی خواستن چنین چیزی ست...