۰۱شهریور
خال
چهارشنبه, ۱ شهریور ۱۴۰۲، ۰۵:۳۲ ق.ظ
از قشنگی هایش بود... قربان صدقه هایش را از هیچ کس دیگر نشنیده بودی... تا پیش آن نمی دانستم خال داشتن؛ چه کیفی می تواند داشته باشد...
رفتم خال روی دست "ف" را بوسیدم و برای اولین بار گفتم می دانی من عاشق این خال روی دستت هستم؟ نگاهم کرد و خنده ی ذوقکی و بزرگی روی لبانش نشست. تشکر کرد و ادامه انیمیشن اش را نگاه کرد...
دلم می خواهد همه ی قربان صدقه های عالم را از خودمان شنیده باشد... دلم می خواهد انعکاس همه ی زیبایی هایش را در چشم ما دیده باشد... دلم نمی خواهد شبیه من بشود...