از دنیای شخصی ام

۰۴مهر

قشنگی

سه شنبه, ۴ مهر ۱۴۰۲، ۱۰:۳۲ ق.ظ

قشنگ بود دیگر....  نه اینکه تیپ و قیافه ی آنچنانی داشته باشد.... یا صدا و اندام خاصی... نه.... بلد بود خودش را به دست هیجاناتش بسپارد و رها شود‌... بلد بود ذوق کند... بلد بود از شادی بغض کند.... بلد بود در جزییات غرق بشود.... بلد بود با چیزهای کوچک به وجد بیاید....‌بلد بود سراپا خواستن بشود... بدنش را هم بلد بود؛ خیلی خوب می دانست چه چیزی برایش لذتبخش است....( مرا به یاد یک صحنه از فیلم آنی هالِ وودی آلن می اندازد  که وودی آلن به معشوقش اعتراف می کرد  چه قدر  از حساسیت و لذت معشوقش موقع لمس قسمت های مختلف بدنش، خوشش می آید!!) .‌ ..اگر در یک کلمه بخواهم تو صیفش کنم؛  می گویم "زنده" بود! 

 

 

گاهی مرورش می کنم  تا یادم بیافتد  چه چیزهایی را کم زندگی کرده ام... 

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی