از دنیای شخصی ام

۱۵بهمن

فرضیه!!

دوشنبه, ۱۵ بهمن ۱۴۰۳، ۰۷:۳۲ ق.ظ

گفت آمده ایم یک فرکانسی را پر بکنیم و برویم.... از روح های با تجربه می گفت که آنچنان قوی اند که ممکن است بدن های معلول  و زندگی های سخت را انتخاب کنند!! از ارواحی می گفت که پیش از آمدن روی زمین با هم قرار می گذارند تا در زندگی روی زمین به شکلی سر راه هم قرار بگیرند تا همدیگر را در راه این کسب تجربه کمک کنند حتی به صورت همکار زیراب زن!! 

باید کتابهایی که معرفی کرد را بخوانم. کی؟ نمی دانم.

فرضیه ی جالبی ست.... من را از تب و تاب می اندازد... از چرا این طور شد و آن طور نشد.... از چرا این طور هست و آن طور نیست....

براین اساس لابد من آمده ام تا یاد بگیرم  مسبب کابوس هایم را ببخشم!! اوه ! فکرش را بکن با فلانی- که به خاطر کارهایش دندان به هم می سایم - در عالم ارواح رفیق شفیق باشم و او قبول کرده که نقش آدم بده را بازی کند تا من " بخشش" را یاد بگیرم!! اوه ! زیادی رمانتیک است!! 

من همچنین آمده ام که عشق ورزی به خودم را هم  یاد بگیرم.... لابد "ر"  هم یکی دیگر از رفقایم در عالم ارواح بوده ... قرار گذاشتیم یک همسر همه چیز تمام باشد اما بدون توانایی ابراز عشق!!

اوه! باید تمامش کنم تا بقیه ی رفقایم را لو نداده ام!!!

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی