از دنیای شخصی ام

۲۵خرداد

روزنوشت۳

شنبه, ۲۵ خرداد ۱۴۰۴، ۱۲:۳۵ ق.ظ

مادام صحنه های آن خوابم به یادم می آید...  تهران شبیه غزه شده بود... اما حواسم را پرت می کنم به شستن ظرف ها؛ رسیدگی به بچه ها و جمع و جور کردن خانه... 

چیزی در درونم باور ندارد جنگ گسترده شود...  ظاهرم آرام است و حتی خودم فکر می کنم از بقیه آرامتر هستم اما با ضربه زدن بچه به روی میز، از جا می پرم... و با محکم بستن درب و صدای بلندش، واکنش افراطی می دهم و سر "ف" داد می زنم...

حواسم هست که جلوی بچه ها چیزی از اخبار را مرور نکنم ...

گاهی از انزجار دندان هایم را بهم فشار میدهم و دلم می خواهد اسراییل به خاک و خون کشیده شود... در طول روز بر بخت نداشته پزشکیان هم درودی میفرستم!!

 امروز چند بار به یاد آن فیلم تجربه نزدیک به مرگ افتاده ام که از انفجار در تهران گفته بود... و ظهور که بسیار نزدیکه... اولی که شد... در انتظار دومی ام....

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی