دراز کشیدن زیرِ حریرِ آفتابِ زمستان....
وقتی نوجوانید؛ پدر و مادرتان نمی گذارند سکس کنید
وقتی جوانید؛ بچه هایتان
و وقتی پیرید؛ بیماری هایتان!!
اینکه حرف همو بفهمید یه چیزه؛ اینکه زبان عشق همو بفهمید چیز دیگری..
تو انتخاب همسر؛ جفتشون به اندازه هم مهمن....
اوایل سال وقتی همسرش او را ترک کرد؛ خیال خودکشی داشت...
حالا همسرش خیال برگشت دارد و تازه فهمیده زندگی بی او یعنی چه.... او که هنوز زخمی و افسرده ست ؛ تازه فهمیده زندگی بی همسرش یعنی چه و از چه چیزی نجات پیدا کرده ... او خیال بازگشت ندارد....
اوج خوابیدن ریدمون قصه امروز منه....
از ظهر هر بار اومدم کم خوابی دیشبو جبران کنم بچه درد پیچید تو دلشو گریه کرد.... وقتی بالاخره خوابید تا اومدم بخوابم دخترم به مدت ۲ ساعت؛ به فاصله هر نیم ساعت بیدارم می کرد که بینی ش کبپه و نمی تونه راحت بخوابه و به کمکم احتیاج داره تا فین کنه !!! بعد هم که او خوابید؛ خودم کابوس دیدم و می ترسم بخوابم که مبادا ادامه ش رو ببینم....
1. بغلش می کنم... سرش روی سینمه.... صدای نفس هاشو می شنوم... بوی بهشتیش رو استشمام می کنم.... یه لحظه از آرامش عمیقی که داره؛ خودمم آروممیگیرم... همه وجودم یه احساس خوش میشه که نمی دونم اسمش چیه...نمی خوام این لحظه ها تموم شه... قلبم رقیق میشه و اشکم سرازیر...
2. میرم سه چهارتا ماچ سفتش می کنم و شب به خیر میگم... بعد از چونه زدن واسه چند تا ماچ اضافه میگه دوست دارم زودتر صبح شه تا تو بیای بیدارم کنی ببینم چه قدر خوشگلی!! من هیچ من نگاه :)
همون بیشعورایی که وقتی بچه ای ازت می پرسن مامانتو بیشتر دوس داری یا باباتو؛ وقتی بزرگ شدی ازت می پرسن دخترتو بیشتر دوس داری یا پسرتو؟!